(1) حالا نگویم بهتر است!
از: داوود خانی لنگرودی
از شما من
شرمگین، حالا نگویم بهتر است
از بدِ سقط
جنین حالا نگویم بهتر است
با سپاس و با
دو صد کسب اجازه، چُـخلِصاً
حرف هایی این
چنین حالا نگویم بهتر است
از مزایایی که
دارد یا معایب، فی المثل:
تنگی شلوار جین
حالا نگویم بهتر است
مردکی را می
شناسم لَندَهور و نَرّه دیو
می فروشد ذره
بین حالا نگویم بهتر است
دکتری را می
شناسم حاذق است و از چه روی،
می فروشد
دارچین؟! حالا نگویم بهتر است
از وعید و وعده
های دولتی ها گشته است،
موی من جو
گندمین حالا نگویم بهتر است
مَش نقی-همسایه
ما- بعدِ مرگ همسرش
زن گرفته مه
جبین حالا نگویم بهتر است
خاور نزدیک و
دور و انگلیس و فینگلیش
از جفای آن و
این حالا نگویم بهتر است
از هزاران برده
ی وارفته ی سازنده ی،
سازه ی دیوار
چین حالا نگویم بهتر است
شات و فتوشاپ و
مات و حذف و کات و همچنین،
فیلم های
سانسورین حالا نگویم بهتر است
راز لبخند
ژکوند و فانتومیم و از قضا،
غمزه های چاپلین حالا نگویم بهتر است
خانیا! وز طنز
شور و ترش و زهرآمیزتان
برتو من صد
آفرین حالا نگویم بهتر است!
28 اردیبهشت
1395 خورشیدی
(2) حالا نگم، پس کی بگم؟
از: داوود خانی لنگرودی
ز انگلستان لعین، حالا نگم، پس کی
بگم؟
می پرانَد تخم کین حالا نگم، پس کی بگم؟
بر یتیمان و صغیران و ضعیفان عزیز
حرف هایی این چنین حالا نگم، پس کی
بگم؟
از حماقت های نازی ها و چرچیل خبیث
یا ز روزولت و لنین حالا نگم،
پس کی بگم؟
بار دیگر، انگلیس، این عامل سقط جنین
آفت دنیا و دین حالا نگم،
پس کی بگم؟
نقشه ی تبعید آ مِرزا تقی خان کبیر
قتل در حمام فین... حالا نگم، پس کی بگم؟
رخنه در دیوار چین با ماده ی افیونیّ
وُ،
حامی شلوار جین حالا نگم،
پس کی بگم؟
تاجری را می شناسم پخته است و از چه روی
می خَرَد گاباردین؟ حالا نگم، پس کی
بگم؟
مَش نقی-همسایه ما- با زن خود مه جبین
مستقر در دوبلین، حالا نگم، پس کی بگم؟
در پی کشف حجاب و اندکی بعدش طلاق
از امورِ مه جبین حالا نگم، پس کی
بگم؟
زین سبب، با ده دلیل و صد هزار و یک
سند
Death بر ابلیس لعین حالا نگم پس کی بگم؟!
گرچه می باشد حساب انگلیس و
فینگلیش،
با کرام الکاتبین حالا نگم، پس کی
بگم؟
خانیا! زین
طنز نغز با دلیلِ بی بدیل
بر تو من صد
آفرین حالا نگم، پس کی بگم؟
30
اردیبهشت 1395 خورشیدی
گاباردین:نوعی پارچه ی ضخیم انگلیسی
که برای دوختن کت و شلوار به کار می رود.
آ مِرزا تقی خان کبیر= میرزا محمد
تقیخان فراهانی، مشهور به امیرکبیر و صدراعظم ناصرالدین شاه با دسیسه ی انگلیسی
ازجایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد و
آنگاه در حمام فین به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید.
Death دِت: مرگ