دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی
بایگانی

غزل: منظور دارد لااقل از: داوود خانی لنگرودی

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۵۷ ق.ظ

غزل: منظور دارد لااقل            

از: داوود خانی لنگرودی

زن، بِـهِت گوید برو، منظور دارد لااقل            

واسه من آوَر پــــلو منظور دارد لااقل

وقتی آوردی پلو، ماندی˚ بهت می گوید از:     

پیش چشمم دور شو منظور دارد لااقل

پُشت بندش در غیابت، استکانی نیمه پُر        

می خورَد آبِ چلو منظور دارد لااقل

لای در انگار می بیند نگاهش می کنی       

گویدَت: "بچّه مشو!" منظور دارد لااقل

خیت وقتی کاشتی؛ حس می کند، می خوانَدَت:        

همسرم! ای وا بدو، منظور دارد لااقل

شنبه خوشحال است با تو، ناگهان در روز بعد   

می کند هی دو به دو منظور دارد لااقل 

خسته و وارفته، رویش می شود چون گچ سفید 

یا شکم داده جلو منظور دارد لااقل

روز دوشنبه، هوا ابری، دقیقاً هشت صبح  

می خورد حالا تلو منظور دارد لااقل 

تازه آن جا هست می فهمی که بابا می شوی

زن؛ کفِ دالان ولو منظور دارد لااقل!

23 اردیبهشت 1395 خورشیدی

  • داوود خانی لنگرودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی