تو لنگرود، دیگه کسی سراغ آزادی نمیره!
چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۳۴ ق.ظ
یادداشتی از داوود خانیخلیفهمحله
بعدازسالها، یکیاز روزهای پاییزی سال ۱۳۶۹ رفته بودم سینما نیاگارای لنگرود که اسمش رو خیلی وقت بود تغییر داده و گذاشته بودند سینما آزادی و یه فیلم خارجی رو پرده ی نمایش بود که سر و تن و دمش را با قیچی بریده بودند و آدم متوجهی نمیشد که فیلم چیبهچییه.
حتی آلان اسم فیلم از یادم رفته؛ اما جایی جملهای رو قهرمان داستان به نوجوانی گفت که مثل یه ضربالمثل واسهم ماندنی شد:
مادر به فرزند زندگی میبخشد و زمان، تجربه!
راستی، تا بخوام یادداشت رو تموم کنم اینم بگم سالهاست خیال لنگرودیها رو راحت و درِ سینماآزادیِ لنگرود رو واسه همیشهی خدا تخته کردند و دیگه کسی سراغ آزادی نمیره!
۲۲ مرداد ۱۳۹۹ خورشیدی
- ۹۹/۰۵/۲۲