دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی
بایگانی

گلوی تو

آوازخوان کدام رودخانه بود

که به رودخانه بدل شد

داس

چه معجزه‌ها که نمی‌کند

امسال

تمام شالی‌های تالش

سرخ است

دشت‌ها و دامنه‌ها سرخ‌اند

نگاه کن

این لاله‌ها

دختران زنده‌بگورند

که با زبان تو می‌خوانند:

«از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه:

اِنّی رَأیْتُ دَهْراً مِن هَجْرِکَ الْقَیامَه»

**

بیت پایانی، مطلعی از غزل‌های «حافظ» است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی