غزل «بهصد مهر و دوصد ناز» از داوود خانی خلیفهمحله
دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۱۲ ق.ظ
بهصد ناز و دوصد مهر، بهصد مهر و دوصد ناز
برآنم که از آغاز، بهمن بوسه دهی باز
بَسَم نیست دوسه بوسه که دادیِ و بیا آه!
وگرنه کنم آغاز، گِلِه از تویِ طنّاز
کِه گفتهاست که بالای دو چشمان تو ابروست؟
تو با آن لُپِ پرخون و لبِ وسوسهپرداز
که بستهاست درِ خانه بهرویم؟ که نبینم
بهتن کردهای آن پیرهنِ تنگِ جلوباز!
بیا! آمدهام با سبدی از گل میخک
بیا! من شدهام بلبلی با یکدهن آواز!
بیا باز ترا تا که ببویم، وَ ببوسم
بهصد ناز و دوصد مهر، بهصد مهر و دوصد ناز
شلمان؛ 5 آبان 1398 خورشیدی- داوود خانی خلیفهمحله
- ۹۸/۰۸/۰۶