دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی
بایگانی

ترکمون

يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۰۲ ب.ظ

پاسبان، همراهمان راه می‌افتد

-اون یکی‌تون کجاس؟

همت می‌گوید

-رفته ترکمون بزنه

                           بریده‌ای از رمان جاودانه‌ی  همسایه ها از زنده‌یاد احمد محمود

می‌گویند ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است؛ رمان همسایه‌های زنده‌یاد احمد محمود، از طراوات و تازگی نمی‌افتد و  از آن‌دست رمان‌های آفریده‌شده‌ای است که قرار نیست گردگیر زمان شود.

داشت یادم می‌رفت، دیروز رفته بودم زادگاهم خلیفه‌محله‌. 

ساحل شلمان‌رود، شمار ماهیگیران از ماهیان بیش‌بود و گاو‌راه پرتی، یکی از آن شمار، شلوار و تُنُکه از کمربه‌زیر درآورده و بر سیخ‌چوبکی بُزآویز کرده بود و ترکمون می‌زد!

  • داوود خانی لنگرودی

نظرات  (۱)

عالی بود اما...
پاسخ:
سپاس
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی