دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی
بایگانی

و اما؛ جمشید مشایخی!...

جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۹:۳۹ ق.ظ

شش‌دهه در سینما و تلویزیون ایران نقش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آفرینی کرد و خودنمایی‌اش به‌حدی بود که هرنقشی را به‌او می‌دادند، قبول می‌کرد و از قضا، خوبِ خوب هم ایفایش می‌کرد.

خدایش بیامرزاد قبل از انتخابات رئیس‌جمهوری 1396 که مشخص شد بلدند پاکْ چسان نان را به‌نرخ روز بخورند، آن‌چنان گِل‌مال سیاست شدند که درکلیپی خطاب به‌مردم شریف ایران فرمودند: " اگر به کلیدساز قرن رأی ندهید، خاش‌و‌ماشم را بقچه می‌زنم و از‌این ولایت می‌گریزم..."

پیش‌بهار که سیل آمد و تنی چند از عزیزان وطن را با خود بُرد و در گلستان‌و‌خوزستان‌و‌سرزمین پارس و پلدختر و معمولان، گِل‌ولای به‌جا گذاشت، او نیز به‌اقتضای سن‌و‌سالش، معمولی رفت...

البته، همه‌ی ما ‌روزی و به‌شیوه‌ای، رفتنی هستیم؛ باز، خدایش بیامرزاد! 

  • داوود خانی لنگرودی

نظرات  (۱)

جل‌الخالق! زبانم لال این بزرگوار سر پیری افیونی شده بودند؟
پاسخ:

نه! عبّاسا! جان من ای عباسا!

پیرانه‌سری شوَد چو آدم یُبسا

در معده اگر باد همی انبارَد،

جِز می خورَد و چهره شوَد قنّاسا!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی