دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی
بایگانی

۴۹۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داوود خانی لنگرودی» ثبت شده است

ما همه

مثل یک پرستوی مهاجریم

اندکی

زیر سقف نوبهار

پیچ‌پوچ می‌زنیم و زود کوچ می‌کنیم!

پایین‌زربیجار املش؛ ۱۷ آبان ۱۳۹۹ خورشیدی- داوود خانی‌خلیفه‌محله

  • داوود خانی لنگرودی

غم‌خورَک‌ترین‌های عالَم‌اند، مهربان‌ترین‌های روزگار

داوود خانی‌خلیفه‌محله

  • داوود خانی لنگرودی

سربلند و باسخاوت‌وسترگ و سفت و سخت باش

زیر سقف روزگار کج‌مدار، یک درخت باش!

املش؛ ۸ آبان ۱۳۹۹ خورشیدی- داوود خانی‌خلیفه‌محله

  • داوود خانی لنگرودی

جنگ را واژگونش بکنیم

می شود گنج رفیق!

بهتر و سبزتر از صلح مگر گنجی هست؟

 

املش؛ 17 مهرماه 1399 خورشیدی

  • داوود خانی لنگرودی

تلخیِ فریــاد فــرهاد زمان

می‌کِشد

تیشه بر اندیشه‌ی نابـخردان

روز شیــرینی نبود...

خسـرو آواز ایران پرکشید!

املش؛ 17 مهرماه 1399 خورشیدی- داوود خانی‌خلیفه‌محله

  • داوود خانی لنگرودی

علی کریمی، جادوگر و اسطوره‌ی فوتبال ایران و آسیا، این‌بار در جدیدترین پست اینستاگرامی‌اش با بارگذاری این تصویر، متن کوتاه زیر؛ امّا عمیق و دردناکی را نوشته است:

غربت وحشتناک است به خصوص وقتى داخل کشور خودت باشى!!

و این زودشعریِ نیم‌رباعی در وصف غریبانگی‌اش!

کسی چه می‌داند شاید منظور جادوگر فوتبال، استاد شجریان است که سال‌ها خون غریبی سرکشیده است و اکنون در بخش مراقبت‌های ویژه‌ی بیمارستان با مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کند...

جادوگر فوتبال ایران  کهن!

در خاک وطن غریب باشی سخت است  (داوود خانی‌خلیفه‌محله)

  • داوود خانی لنگرودی

شاعر: داوود خانی‌خلیفه‌محله

 

عشق همچون جنگ است

که شروعش آسان

آه! سخت است تمامش بکنی

و محال است فراموش شود!

 

Love is like War

Easy to start…..

Difficult to end…..

Impossible to forget!

 

املش؛ 11 مهرماه 1399 خورشیدی

  • داوود خانی لنگرودی

می‌خورَد

      آخرین برگ درخت

                 بر سر دورترین شاخه تکان

و فرو می‌ریزد

            دل گنجشک جوان

                 ناف پاییز جهان!

املش؛ ۷ مهرماه ۱۳۹۹ خورشیدی- داوود خانی‌خلیفه‌محله

  • داوود خانی لنگرودی

کاش در روز نخست
زهر می‌ریزاندی!
روزها می‌گذرد:
من‌ازاین افعیِ چنبرزده‌ی عشق محال است بیایم بیرون!



 املش؛ 4 مهرماه 1399 خورشیدی- داوود خانی‌خلیفه‌محله

  • داوود خانی لنگرودی

کال‌کال دیردیر اشتباه می‌‌زنیم و پختگی نمی‌کنیم و زودزود پیر می‌شویم و می‌رویم!

امش؛ چهارم مهرماه 1399 خورشیدی- داوود خانی‌خلیفه‌محله

  • داوود خانی لنگرودی