فتوکلیپ «مرد من» با صدای شاعر در سایت آپارات
فکر کرد:
«یعنی میشود مگر تمام درد من
روزها و ماهها و فصلهای سرد من
خاطرات تلخ و پرغبار و زرد من...
را نوشت به حسابِ یکنگاه هرزهگرد من؟!...»
**
زن که در خودش مچاله بود و بیپناهو آسفالت خیس، داد زد بهناگهان:
«با توام، اَهای شب!
پس کجاست سهم روزهای گرم و زندگیِ واقعیِ و...
پس چرا گم است مردِ من؟»
شلمان؛ 25 آبان 1398 خورشیدی
- ۰ نظر
- ۲۶ آبان ۹۸ ، ۰۹:۴۲