یادداشتی از استاد کریم رجبزاده بر غزلِ «زن، ضعیفه... »
غزلِ«زن، ضعیفه... » را که دیشب سروده بودم و امروز در فضای مجازی انتشارش دادم و نسخهای از متن و کلیپ را برای استاد کریم رجبزاده، شاعر و منتقد ادبی توانای معاصر فرستادم، آن بزرگوار زحمت کشیدند و همچون چند سرودهی پیشاز اینم که برایشان ارسال کرده بودم، یادداشتی بر آن نوشتند که فراوان سپاسگزار ایشانم:
«سلام خانی عزیز روز بهخیر
چه غزل خوش ساخت و یکدستی! این غزل و غزلهای دیگر ی ازاین دست، شناسنامهی روزگار ماست. زمانی شاملوی دوست داشتنی فتوای بدی داد و گفت: غزل، شعر روزگارما نیست در نقد کتاب سایهی عمری حرفش را رد نمیکنم این سخن را زمانی گفت که غزل نشانی از زندگی نداشت. کاش بود و میدید عزیزانی چون شما جان تازهای در غزل دمیدند و اعتبار بخشیدند. حالا غزل شد فرزند زمانهی خود نمونهی روشنش همین غزل شماست.»
**
بهباورم کاملاً حق با استاد است. بههرحال غزل، شاهقالبِ شعِر فارسی است و همواره میتوان با آن طرحی نو درانداخت، بهویژه اگر بخواهیم با این شاهقالب، شعر اجتماعی و اعتراض بسراییم..
۱۰ خرداد ۱۳۹۹-داوود خانیخلیفهمحله
- ۹۹/۰۳/۱۰