خاشَخا(خوشیخواه معشوق=معشوقه)؛ خاشَخایی(خوشیخواهی)
خاشَخا(خوشیخواه معشوق=معشوقه)؛ خاشَخایی(خوشیخواهی)
نوشتهی داوود خانیخلیفهمحله
بیتی از یک دوبیتی عاشقانه؛ سرودهی داوود خانیخلیفهمحله
کورا بشّو مَروتی خاشخایی؟ (خوشیخواهی من با تو کجا رفت؟)
واژگان همخانوادهی عاشقانهی گیلکیِ خَشَخا= خاشَخا(خوشیخواه؛ خاطرهخواه؛ معشوق=معشوقه)؛ خَشَخایی؛ خاشخایی(خوشیخواهی؛ خاطرخواهی) که تا چهارپنج دههی پیش در روستاهای جلگهای گیلانزمین بهویژه منطقهی شلمان و بیشتر برای جوانانی که هنوز ازدواج نکرده بودند و عاشق همدیگر میشدند، پرکاربرد بود.
برای نمونه، پیران آنروزگار برای خوشبختی دختران میگفتند:
الهی خاشّخا بّیْری تو لاکو! (خوشیخواه دخترک باشد بگیری تو الهی!)
گفتنی است، این واژگان همخانواده را نگارنده در هیچ فرهنگ و لغتنامهی گیلکی بهفارسی، یا فارسی بهگیلکی برخورد نکردهام و متأسفانه دیگرهیچ کاربردی هم ندارد!
املش؛ ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ خورشیدی
- ۹۹/۰۶/۱۷