غزلِ «قیچیِ صبح» از داوود خانیخلیفهمحله
سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۲۷ ق.ظ
کلیپ قیچیِ صبح باصدای شاعر در وبگاه آپارات
«گرگ که بویْ میکشد چارسویِ نگاه را،
برّه نگاه میکند سینهی پرتگاه را
گرگ گرفته برّه را، برّهی نازوباکره
روی بهدرّه میکشد مدّ بلندِ آه را
درّه و آبچالهای، غُرغُر غوکِ بیقرار
ماهیَکی میآشوبَد بهروی آب کاه را
مار سیاه میخزد، غوک بهخشکی میپرد
نیشَک مار میگزد ماهیِ اشتباه را
روی درخت نارون، جغد که جیغ میکشد،
ابر دراز میجَوَد قرصِ درشتِ ماه را
میگذرد زمان، زمان میگذرد... وَ اینکه تا
قیچیِ صبح میبُرَد زلفِ شبِ سیاه را»
**
شلمان؛ 4 خرداد 1399 خورشیدی
- ۹۹/۰۳/۰۶