شعر نیمایی«بیتفنگ و بیدرخت و بیپرنده و تبر» از داوود خانی خلیفهمحله
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۱۲ ق.ظ
فتوکلیپ «بیتفنگ و بیدرخت و بیپرنده و تبر» در وبگاه آپارات گیلکان
شد تبر تفنگ و قلب تکپرنده بر درخت را نشانه رفت
شد پرنده نقش بر زمین و شد تفنگ باز یک تبر
داشت میگریخت از تبر درخت
شد تبر دونده، پیچ رودخانهی رونده، سدّ راه...
داشت میخزید از درختِ قطعهقطعه، کُپّهکُپّهی بخار سوی آسمان بلند
آسمان دلش گرفته شد
از هزار رود و ببر
آسمانغُرُنبه
پرخروشتر،
برق
ناگهانجهید از ابر
جِزّووِزّ و پِکّوپِک...
چیزی از تبر نمانده بود
دشت
بیتفنگ و بیدرخت و بیپرنده و ...
رود
برکه را میتَرَکانْد.
شلمان؛ 1 دیماه 1398 خورشیدی
- ۹۸/۱۰/۰۲