دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی

اشعار و داستان های فارسی و گیلکی داوود خانی لنگرودی

دلتای سپیدرود داوود خانی لنگرودی
بایگانی


 پی‌دی‌افِ چُست‌گویی ملوکانه‌ی جمال‌الدین محمدبن‌ نصیر و داوود خانی خلیفه‌محله

حمید قهندزی گفت در آن وقت که به‌دهلی می‌آمد [جمال‌الدین محمدبن نصیر] بخشش‌ها کرده بود و در خزانه، نقدی نمانده روزی شراب می‌خورد و مست خراب نشسته‌بود، خواستم که او را رباعی گویم، مگر از انعام او نصیبی یابم؛ این رباعی انشا کردم:

ای قاعدة دست تو زر بخشیدن                         

چه زر که به‌گنج‌ها گهر بخشیدن ...

او [جمال‌الدین محمدبن نصیر] نیز بدیهه، بی‌هیچ تأمل‌و‌توقف گفت:

زین پیش از ما بود اگر بخشیدن                       

هر بیتی را خانة زر بخشیدن

اکنون چو دل و خزینه پر گشت و تهی                

مائیم و زبان و کیرِ خر بخشیدن

**

اشاره: از واژة "بیت" مصراع دوم رباعی محمدبن نصیر، معنی مرد شریف برآید بیرون.

مقداری از تذکرة لباب الالباب، تصنیف محمد عوفی را که خواندیم، چشم‌برهم‌زدنی، قرونْ درنوردیدیم و به‌یاری محمدبن نصیر شتافتیم و پیشاپیش، پوزشم را از چُست‌گویی این رباعی به‌ملاست پذیرا باشید!

هرچند نصیر کیرِخر می‌بخشید

منظور همان آبِ کمر می‌بخشید

بی‌هیچ سخن قبول باید، کآخِر

از سوز دل و دیدة تر می‌بخشید! (داوود خانی خلیفه‌محله)



  • داوود خانی لنگرودی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی