اولین روز هجوم با هجمه جنگنده های دشمن و غرش و غریو و انفجارها و
ضجه ها و فریادهای دردآلود و ترس اندود
مردم پایان یافت... ( بند آغازین از
ص 144 کتاب جادۀ جنگ- جلد نخست)
کتاب 14 جلدی جادۀ جنگ
به قلم منصور انوری که در حال حاضر 10 جلد از آن و هر جلدش با بیش از چهارصد صفحه
و کاغذ سفید معطر و جلد سخت و نفیس از شرکت انتشارات سوره مهر( که از کیسـۀ بیت
المال، حاتم بخشی می نماید) روانه بازار نشر شده است و این مجموعه به نوشته ی خبرگزاری آنا:
" تاکنون با استقبال زیادی از سوی خوانندگان
مواجه شده و توانسته جوایز زیادی را نیز به دست بیاورد. این کتاب در دوره چهاردهم
جایزه «کتاب فصل» و هشتمین دوره جایزه «قلم زرین» موفقیت کسب کرده و در چهارمین
دوره جایزه «جلال آلاحمد» نیز کتاب برگزیده بوده است."
مصداقِ مشت، نمونه
ای از خروار؛ بیاییم نگاهی بیندازیم به جملۀ مرکب بالایی و ببینیم گیر کار کجاست!
پر واضح است واژۀ
"هجمه" با وجودِ هجوم، هجو می زند و باید عبارتِ " با هجمه" اش را انداخت و بعد؛ بینِ
غرش و غریو، یک کدام را سر بُرید و در عبارت ِ " ضجه ها و فریادهای دردآلود"
باز آشکار است که " ضجه" همان فریاد و ناله از روی درد است و پس
" فریادهای
دردآلود" هم در اینجا زاید بر کلام بوده ... و پیش خود می اندیشم به انتشار
کتاب هایی از انتشاراتِ آن چنانی و جایزه هایی
که کتره ای نثار می کنند و آه از این...!
املش- داوود خانی لنگرودی (7/10/ 1397 خورشیدی)